" روستا " پشتوانه تولید ، حیات ، غذا و موجودیت کشور است و در برابر این حقیقت باید به این سوال جدی پاسخ داد که بر اساس چه استدلالی زندگی در روستا نباید به روانی و خوشی شهر باشد .
مقام معظم رهبری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود
1- از افتخارات دستگاه اطلاعاتي كشور و پرسنل آن، اين است كه امام بزرگوار (ره) از آنها راضي بود و تلاش مخلصانه شما را كه از روي ايمان انجام ميگيرد، ارج ميگذارد، اين براي شما مايه افتخار است كه توانستيد رضايت آن مرد الهي و ملكوتي و حكيم و بزرگ و هوشمند را جلب كنيد.
2- خداوند انشاءالله به شما توفيق بدهد، تا بتوانيد كارهاي اساسي و مهم و تكليف سنگيني كه بر دوش شماست، به بهترين وجه انجام دهيد؛ تا همچنان كه امام(ره) در حيات خودشان از شما راضي بودند، انشاءالله در عالم ملكوت هم روح مطهر ايشان نسبت به شما سرشار از رضايت باشد.
3- امام عزيز(ره) عليرغم آن كه سابقه ذهني با مسائل اطلاعات نداشتند، اما چقدر نسبت به اين مسأله اهتمام داشتند. آنقدر ايشان براي وزارت اطلاعات و مسوولان آن اهميت قايل ميشدند و حرف آنها را ملاك ميدانستند كه من نمونه آن را براي هيچ دستگاهي نديدم. اين، بلوغ فكري آن بزرگ مرد را نشان ميداد كه همه چيز را با ديد حكمت الهي نگاه ميكرد. ايشان خيلي سنجيده فرمودند: برادران مشغول در جبهه اطلاعات، سربازان گمنامند.
4- علت اهتمام امام عزيز به شما، همين موضوع بود كه كار اطلاعات را مهم ميدانستند و اخلاص را در شما مشاهده ميكردند.
5- لازم است از برادران عزيز تشكر كنم كه اين فرصت را فراهم كردند تا از زحمات و تلاشهاي شبانه روزي و مجاهدتهاي خاموش و آرام و بيريايشان سپاسگزاري كنم.
6- بهترين كارها آن كاري است كه در او ريا و سمعه نيست؛ و اين در محدوده مسائل اداري به كار شما خوب ميخورد. اگر مسوولان دستگاهاي ديگر قاعدتا اينجا و آنجا اظهار ميكنند كه ما رئيس فلان دستگاه هستيم، طبيعت شغل شما اين است كه آن را پوشيده ميداريد، و زحماتتان و تلاشهايتان و دلهرههايتان و بيخوابيهايتان و كار مستمرتان از آفت ريا و سمعه دور ميماند؛ اين يك توفيقي است.
7- حقيقا كار شما سنگين، حساس، خطير، پرمشغله، پرد غدغه و يقينا موجب ثواب الهي است. انشاءالله موفق باشيد و بتوانيد با نشاط بيشتري اين راه و اين مسووليت بزرگ را پيش ببريد.
8- مجموعه وزارت توانسته است همچنان يك اعتماد مستحكمي را نسبت به خودش در دل بنده و بسياري از مسوولان حفظ كند.
9- خوشبختانه دستگاه اطلاعاتي ما ظرفيت كاريش بيش از سابقه عمرش است يكي به همين دليل كه گفته شد كه چون نيروهاي مومن هستيد و ديگر استفاده از تجربههاي گذشته، اين تجربهها بعضي تجربههاي بعد از انقلاب است و برخي تجربههاي پيش از انقلاب است.
10- بخش ضدجاسوسي يك بخش بسيار مهمي است. يعني شما مرزبانان هوشيار و تيزنگر در عرصه عظيم فعاليت اطلاعاتي هستيد. از دشمن نميشود توقع داشت كه به فكر توطئه، نفوذ و افساد نباشد اگر نبود كه دشمن نبود. دشمن نظام جمهوري اسلامي امروز، دشمن با انگيزهاي است، اين حقيقت را بايد بپذيريم چون احساس ميكند منافع او از طرف جمهوري اسلامي بهطور جدي مورد تهديد است.
11- شما برادران عزيز كه حقا و انصافا اين مسووليت عظيم را بر دوش گرفتيد. قبول اين مسووليت، تحمل اين مسووليت، اداي اين مسووليت، يكي از آن برجستهترين حسناتي است كه انسان در نظام اسلامي ميتواند بجا بياورد و آن را تقديم كند. البته كار سختي هم است. اجر زيادش هم بهخاطر همين سختياش است. به تعبير معروف، ورود در ميدانهايي كه براي انسان هم زحمت دارد هم خطر دارد، هم پاداش دنيوي محسوسي مثل ستايشهاي مردم و اينها ندارد.
12- ورود به چنين ميدانهايي با آن خطرات، جگر شير ميخواهد و شما الحمدلله اين جگر شير را داشتيد و وارد اين ميدان شديد، انشاءالله خدا كمكتان كند. 13- بعضي از نعمتهاي الهي براي غالب مردم قابل لمس و درك نيست؛ مگر وقتي كه وجود ندارد، كه از آن جمله همين دو نعمت معروف صحت و امنيت است: <نعمتان مجهولتان الامن و العافيه.> وقتي انسان، سالم و صحيح حركت ميكند، هيچ توجه ندارد كه سالم است؛ اما اگر خداي نكرده يك سرماخوردگي يا عارضه ديگري پيدا شد قلب و كبد و كليه اختلال پيدا كرد آن گاه انسان ميفهمد كه عجب، سلامتي ندارد! همچنين وقتي ما راحت و بدون مزاحمت به مسافرت ميرويم يا در كوچه و خيابان حركت ميكنيم و شاهد حضور دشمن در كشور و در زندگي روزمره و در كارهاي دولتي نيستيم و كارهايمان را انجام ميدهيم تا آن موقع معناي امنيت و به طريق اولي و به تبع آن، نقش حافظان و پاسداران امنيت را درست نميفهميم؛ اما وقتي خداي نكرده در جايي بمبي منفجر شد، تروري انجام گرفت يا جادهاي مسدود گشت، آنگاه معناي امنيت را ميفهميم.
14- اگر امنيت نباشد چه به صورت ناامنياي كه ايجاد ميكنند و مانع كارها ميشوند و چه به صورت ايجاد اختلال در درون دستگاههاي كننده كار و دشمن شناسايي و تعقيب و محاصره نشود و ضربه نخورد، كدام وزارتخانه و كدام تشكيلات توليدي و سازندگي و غيره وجود دارد كه بتواند كارش را انجام دهد؟ شما فرض بفرماييد يك آدم ناباب زرنگ در يك دستگاه برنامهريزي در كشور وجود داشته باشد و خرابكاريهاي او شناخته نشود؛ مگر اين دستگاه برنامهريز ميتواند موثر باشد؟ هر كاري بكنند، آن آدم خرابكار كه در درون دستگاهي پنهان شده و چهره خودش را پوشيده نگه داشته، كار را خراب خواهد كرد و اصلا توفيقي پيدا نخواهد شد.
15- خوب است براي همه مردم عزيز ما اين نكته روشن باشد كه اگر ما ميبينيم در سالهاي اخير برخلاف سالهاي حضور فعال دشمن در جامعه ما مردم كارهايشان را انجام ميدهند، كسبشان را ميكنند و دولت برنامههاي خودش را انجام ميدهد، به خاطر اين است كه مجموعه عظيم و تشكيلات مقتدر و عاقل و دلسوزي حضور دارد. معناي اين حرف آن نيست كه دشمن از ضربهزدن منصرف شده است؛ نخير، همين حالا هم اگر براي دشمنان مانعي در كار نباشد، همان ضربههاي سال شصت را خواهند زد و همان اختلالات ايجاد خواهد شد. اين نشاندهنده نقش مجموعه اطلاعاتي و حافظ امنيت كشور در مقابل دشمنان است.
16- صحنهاي كه شما درگير آن هستيد، صحنه بسيار عجيبي است. شايد در ميان سنگرهايي كه جمهوري اسلامي مبارزه ميكند مبارزه به معناي خاص آن و دست به يقهشدن و ضربهزدن و ضربه خوردن هيچ سنگري با فضيلتاز سنگر شما نباشد؛ چون هميشه و در همه جا، خطر از ناحيه نفوذ اطلاعاتي دشمن بيشتر است.
17- شما عزيزان جزو زحمتكشترين و دلسوزترين مأموران و مسوولان دستگاه اداري نظام جمهوري اسلامي هستيد و حقيقتا اين تعبير سربازان بينام و نشان و ناشناخته درباره شماها و كساني كه با شما كار ميكنند تعبير درستي است. با همين روحيه كار كنيد، با همين نيت.
18- خيليها به طور ناخودآگاه شايد از تمجيدها و ستايشها و معرفي شدنها و اين كه مردم آنها را ميشناسند بتوانند برخي از انگيزههاي بشري را در خودشان اشباع كنند در شما اين هم نيست.
19- اولين چيزي كه شما احتياج داريد، اعتماد مردم به دستگاه اطلاعات است؛ به نظر من اين نكتهي اساسي را هيچ وقت نبايد فراموش كنيد و بايد اطلاعات جمهوري اسلامي اين باشد، اعتماد مردم را جلب كنيد. همان اندازهاي كه مردم به دستگاههاي اطلاعاتي در كشورهاي ديگر و در كشور خود ما قبل از انقلاب بدبين بودند، به همان اندازه بايد به دستگاه اطلاعاتي ما خوشبين باشند و اعتماد داشته باشند، زمينه هم آماده است. خوب وزير اطلاعات بحمدالله جناب آقاي ري شهري از چهرههاي موجه و محترم ما هستند و مورد تأييد مسوولين كشور، مورد تاييد امام، اين يك روحاني با سابقه و شناخته شده، خوب اين خودش يك امتياز است و برادران مورد اعتماد و سابقهدار در دستگاه رهبري اطلاعات مشغول كار هستند. اين يك زمينهي مناسبي است براي اين كه اطلاعات بتواند واقعا حمايت مردم را جلب بكند و بايد بتوانيد شما كاري بكنيد كه مردم پناه بياورند به شما، اين كي خواهد شد؟ اين در هنگامي خواهد شد كه آن بيغرضي مطلق، يعني واقعا لاتنظر الي من قال در اطلاعات به معناي واقعي كلمه وجود داشته باشد.
20- البته بايد پشتيباني عظيم مردمي شما حفظ شود. مردم بايد هوشياري اطلاعاتي خود را حفظ كنند و در مقابل تحرك دشمن حساسيت داشته باشند. در نظام جمهوري اسلامي، حضور عظيم مردم، اقتدار الهي را نشان ميدهد و به ميزان زيادي دشمن را مايوس ميكند؛ اما اين نكته به معناي آن نيست كه تحركات دشمن و خباثتهاي او تمام شده است؛ خير، نميتوان انتظار داشت كه دشمن خباثتهاي خود را متوقف كند. آنچه موجب ميشود كه دشمن نتواند ادامه دهد، هوشياري مردم است. ارتباط با مردم را قوي كنيد و اخلاص و تقوا و رابطهي با خدا را سرلوحهي كار خود قرار دهيد.
21- اين چيز بسيار بسيار مهمي است كه وظيفه خودتان شما بايد بدانيد و به همه زيردستهايتان اين را تذكر بدهيد و به كساني كه با شما كار ميكنند، كه آبروي افراد محفوظ باشد. چون گاهي اوقات ميشود كه با يك عجله در قضاوت و سرعت در تصميمگيري يك مثلا چيز بيارزشي، بياهميتي به عنوان يك چيز مهم تلقي ميشود و جلوه ميكند و نتيجه اين ميشود كه حيثيت افرادي از بين ميرود، عرص افراد پامال ميشود كه نبايستي اين كار بشود. اين هم در كنار آن؛ يعني آن بياعتمادي خلاصه به معناي اين نيست كه ما نسبت به هر جايي كه شك كرديم فورا يك حركتي را آنجا انجام بدهيم كه نادرست باشد.
22- عامل پيشرفت وزارت اطلاعات و سرويس اطلاعاتي ديني جمهوري اسلامي، ايمان قلبي است؛ چون با ايمان و با عشق و با محاسبهي الهي كار كردند. شما در زيارت امام حسين(ع) و ديگر ائمه، يك جاهايي ميخوانيد:
«صيرا و احتسابا»؛ تو صبر كردي در مقابل اين حادثه و مصبيت؛ اين تكليف سنگين و اين محروميت، و آن را پاي خدا حساب كردي. بيخودي كه نميشود پاي خدا حساب كرد؛ تا براي خدا نباشد كه نميشود پاي خدا حساب كرد؛ مگر ميشود سر خدا را كلاه گذاشت؟! انسان كاري را از روي شهوت و غضب خودش انجام دهد، بعد بگويد اين هم براي خدا! نه؛ آن كاري كه شايد براي شما خوشايند هم نيست؛ سود مادي هم ندارد؛ اما شما آن را براي خدا انجام ميدهيد، اين ميشود كه كار براي خدا؛ عمل صالح اين است.
23- شما كه خودتان بهتر از ديگران اينها را ميدانيد و با آن آنات و لحظات و ساعات دشواري كه حافظان امنيت ميگذرانند تا اين هديه قيمتي الهي به دست آيد، بيشتر از هر كسي آشنا هستيد و خودتان آن ساعات دشورا را ميگذرانيد. از اين جهت وقتي خداي متعال توفيق داد تا شما كار خوبي را انجام دهيد، اولا بايد خدا را شكر كنيد. ميتوانست اين توفيق را به شما ندهد.
24- شكر كنيد. خدا را ازياد نبريد و اين توجه موجب خواهد شد كه اين نعمت براي ما بماند و همچنين، توسعه و افزايش پيدا كند.
25- اگر چه دستگاه اطلاعاتي ما جوان است و در دنيا هم تنهاست و از كمكهاي معمولي و رايج كه معمولا دستگاههاي اطلاعاتي بهرهمندند بيبهره است، اما همان روح ايمان و خلوص نيت و احساس وظيفه و تعهد و اعتنا و پايبندي به ارزشهاي اخلاقي، كارايي بيشتري به شما ميبخشد و نقصهاي ديگر را جبران ميكند؛ قدر اين روحيه را بدانيد.
26- ما بايد قدر موضع قاطع امام را بدانيم. بدون شك اين موضع، موضع شخصي او نبود؛ بلكه موضع نظام جمهوري اسلامي را منعكس ميكرد، كه مظهر و معلم و معمار و خطدهندهاش امام(ره) بود. موضع ما هم بدون هيچ كم و زياد، همين است. در چنين شرايطي، تمام نيروهاي دفاعكننده از مرزهاي انقلاب ازجمله نيروهاي اطلاعاتي بايد قوي و هوشيارانه عمل كنند. با قوت و نيروي شما، دشمن عقبنشيني ميكند. با اعمال اقتدار نظام جمهوري اسلامي، دشمن مايوس ميشود. با ضعف و سستي، هيچ از تعرض دست برنميدارد.
27- البته بايد پشتيباني عظيم مردمي شما حفظ شود. مردم بايد هوشياري اطلاعاتي خود را حفظ كنند و در مقابل تحرك دشمن حساسيت داشته باشند. در نظام جمهوري اسلامي حضور عظيم مردم، اقتدار الهي را نشان ميدهد و به ميزان زيادي دشمن را مايوس ميكند؛ اما اين نكته به معناي آن نيست كه تحركات دشمن و خباثتهاي او تمام شده است؛ خير، نميتوان انتظار داشت كه دشمن خياثتهاي خود را متوقف كند آنچه موجب ميشود كه دشمن نتواند ادامه دهد، هوشياري مردم است. ارتباط با مردم را قوي كنيد واخلاص و تقوا و رابطهي با خدا را سرلوحهي كار خود قرار دهيد.
28- مواظب باشيد اخلاصتان را از دست ندهيد. اگر توانستيد با همين اخلاص و صفا و دلسوزي، براي مردم و انقلاب و اسلام كار كنيد و احساسات و انگيزهها و نيتهاي خود را خالص كنيد، بدانيد پيرو
1- از افتخارات جمهوري اسلامي اين است كه افراد متدين و متعهد و شخصيتهاي روحاني در چنين وزارتخانهاي (وزارت اطلاعات) هستند.
2- امروز ملت ما احتياج به اطلاعات دارد، هر كس خوبتر است بايد در اين امر شركت كند. اسلام ما را موظف ميكند در اين امر دخالت كنيم، كنار رفتن و كنج خانه نشستن و دعا كردن فايدهاي ندارد.
3- اگر فاتحان دنيا افتخار ميكنند به سرباز گمنام، اسلام بزرگ و ملت شريف و فاتحان عزيز ما افتخار ميكنند به هزاران سرباز گمنام بزرگواري كه در پي نام و نشان نيستند و براي كشور اسلامي خويش و اسلام عزيز و ملت انسان پرور افتخاراتي ميآفرينند معجزهآسا و پيروزيهاي ژرف. فرق است بين سرباز گمنامي كه قدرتهاي مادي دنيا به آن فخر ميفروشند و بين سربازان گمنامي كه پروردهاسلام و مكتب توحيد است كه انگيزه آنان تحصيل قدرت و اكثرا ستمكاري است و انگيزهي اينان خدا و طلب حق است.
4- سربازان گمنام ما در تمام جبههها و پشت جبههها كه شب و روز و جواني و هستي خود را براي اسلام و مكتب الهي فدا ميكنند و نام و نشاني نميخواهند و ندارند، چه بسا كه به سبب ضرورت تشكيلاتي، همسران و مادران و نزديكان آنان ندانند كه اينان چه حماسهها ميآفرينند و چه ارزشها براي انقلاب خلق ميكنند .
سربازان گمنام ما در تمام جبههها و پشت جبههها [كه] شب و روز و جواني و هستي خود را براي اسلام و مكتب الهي فدا ميكنند و نام و نشاني نميخواهند و ندارند، چهبسا كه به سبب ضرورت تشكيلاتي، همسران و مادران و نزديكان آنها ندانند كه اينان چه حماسهها ميآفرينند و چه ارزشها براي انقلاب خلق ميكنند .
...« شما به معني حقيقي كلمه سربازان گمنام و بينام و ناشناختهي جمهوري اسلامي هستيد؛ آن هم سربازاني كه جلوتر از خط مقدمند، خط مقدم آنجايي است كه دشمن حضور پيدا ميكند و جلوتر از خط مقدم آنجايي است كه انسان ردپاي دشمن را نيامده ميخواهد پيدا كند. خط پيش از مقدم شماييد و خطوط مقدم، مبارزين ما هستند....»
شهید محمود بانظم قره بابا در تاریخ 14/05/1343 در روستای قره بابا از یک خانواده مومن و متدین دیده به جهان گشود وی پس از سپری کردن دوران کودکی در سن هفت سالگی پا به عرصه علم و دانش نمود تا به سن یازده سالگی ، و ایشان در این فاصله هم مشغول به تحصیل بود و هم به کار فرشبافی می پرداخت یعنی در کنار علم و دانش با کار و کوشش در امر فرشبافی در تهیه امورات خانواده به پدر خویش کمک می نمود .
ایشان در این سنین بود که مادر عزیزش را از دست داد و ایشان با توجه به مشقات کاری که روز به روز سایه سنگین خود را بر عرصه زندگی این نوجوان انداخته بود و هم به دلیل غم از دست دادن مهر و عاطفه ی مادری توان تحصیل کردن را از ایشان گرفت و ایشان نیز تحصیل در مقاطع بالاتر از کلاس چهارم ابتدایی باز ماند و وی نیز پس از ترک تحصیل برای کار در کارگاه جوشکاری راهی شهرستان بستان آباد گردید .
و آن زمانی بود که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران ،صدام ملعون به دستور وبا اشاره آمریکا سایه ی شوم خود را بر وطنمان افکنده بود و می خواست با قدمهای کثیف خود این نظام تازه به پا خواسته و نوبنیان را لگد مال کند وبا زور هم که شده کشور عزیزمان را تصرف کند لذا جوانان برومند کشورمان دفاع در برابر این ظالم را وظیفه ی خود دانسته وبرای حفظ از ارزشهای نظام اسلامیمان راهی جبهه های حق علیه باطل روان شدند واین نوجوان نیز به خاطر علاقه ی شدیدی که به حضرت امام (ره) و میهن ونظام اسلامی داشتند برای دفاع از وطن و ناموس مملکت خویش به فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) لبیک گفته ودر سال 10/09/1361 راهی جبهه گردید وپس از سه سال از جانفشانی ایشان در جبهه ها گذشته بود که بالاخره در سال 08/07/1364 در جزیره هورالعظیم به درجه رفیع شهادت نائل گردید .
خدایا شهادترا نصیب من بگردان که شیرین ترین مرگ هاست .
با نام خداوند بخشنده مهربان و با سلام به امام زمان (عج) امید محرومان جهان ودرود بر نائب برحقش خمنی کبیر که زندگی تمامیت خود را مرهون رشادتها و از خودگذشتگیهای او می دانم وبا یاد شهداء و اسلام از هابیل تا حال و سپاس به خانواده شهداء و ملت عزیز و شهید پرور ایران در حالی شروع به نوشتن وصیتنامه می شوم که تنها و تنها انگیزه ام امید به رحمانیت و بخشندگی خداوند عزوجل است وای بر من گنهکار ، خدایا امید بر شب عملیات بسته ام تا شاید بتوانم کاری مخلصانه برای رضای تو انجام دهم که مورد قبول درگاهت قرار گیرد و لحظه ای که مدتها در انتظارش بودم فرا رسد .
واژه عید در قرآن فقط یک بار آمده است : اللهم انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا وآخرنا و آیه منک
خدایا! نازل کن برای ما مائده ای از آسمان که برای اولین وآخرین از ما عید باشدو نشانه ای از تو .
در تفسیر این آیه آمده است: عید در لغت از ماده عود به معنی بازگشت است. بهروزهایی که مشکلات از قوم و جمعیتی برطرف می شودو بازگشت به پیروزی ها و راحتی های نخستین می کنند، عید گفته می شود. و در اعیاد اسلامی به مناسبت این که در پرتو اطاعت یک ماه مبارک رمضان و یا انجام فریضه بزرگ حج، صفا و پاکی فطری نخستین به روح و جان باز می گردد و آلودگی ها که برخلاف فطرت است از میان می رود «عید» گفته شده و از آنجا که روز نزول مائده، روز بازگشت به پیروزی و پاکی و ایمان به خدا بودهاست;حضرت مسیح(ع)آن را «عید» نامیده است .
زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی سخندر پرده می گویم زخود چون غنچه بیرون آی که بیش از پنج روزی نیست حکم میر نوروزی (1)
(عید نوروز) پرتوی دلربا و چهره ای زیبا از آفرینش است که پیش از حضور خود انبوهانسانها را به تلاش و کوشش فرا می خواند.عیدی است که همراه خود شادی دلها و شادمانیها را آورده، غنچه لبخند بر لبان افراد نشانده و افزون بر ظاهر آراسته، باطن پیراسته ای برای بسیاری از انسانهای سبز سیرت به ارمغان می آورد. آنان که سرای دل و دیده را با آینه های معرفت و طاعت،آذین بسته اند و در ایام خجسته نوروز، صحیفه وجود خود را ازهرگونه غبار گناه و نافرمانی پاک و پیراسته نگاه می دارند . (2)
دیر زمانی است که چنین ایام و چنان آثار بانگاههای گوناگونی دیده می شده است ؛ برخی با تحقیر، پاره ای با تردید و عده ای با تجلیل بدان نگریسته، سخنان متفاوت و آموزه های متضادی بیان کرده اندکه گاه با افراط و تفریط همراه بوده و انبوه شیفتگان دانش ودانایی را در حیرت و نادانی فرو برده اند .